دغدغه های بی مخاطب

ساخت وبلاگ
بابونهای هامادریاس در گله هایی زندگی میکنند که در اونها یک نر کنترل یک یا چند ماده رو در اختیار داره. گاهی پیش میاد که یک نر قویتر نر ضعیفتری رو فراری میده و ماده هاشو صاحب میشه. در چنین حالتی همه بچه های بابون قبلی رو میکشه تا زحمت نگهداری از اونها رو متحمل نشه دغدغه های بی مخاطب...ادامه مطلب
ما را در سایت دغدغه های بی مخاطب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dkoorsoo3 بازدید : 15 تاريخ : جمعه 26 خرداد 1396 ساعت: 14:01

1 تلالو تولدی گمنام آغاز درخشش را در برکه های جلبک گرفته آرام                                آلوده نمیکند و تشنگی اش را با عصمت حوالی سرچشمه به دریا لبخند میزند 2 فاتحانه از دست می ل دغدغه های بی مخاطب...ادامه مطلب
ما را در سایت دغدغه های بی مخاطب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dkoorsoo3 بازدید : 30 تاريخ : جمعه 26 خرداد 1396 ساعت: 14:01

زندگى بى تو زنده ماندن بود زندگى با تـو زندگانى شد رفته بودى و درد هـر جــا بود آمدى، درد بایـگـــانى شد بى تو تقــویم روز و هفتــه مـن نابســامــان و مـبـهـم است عزیز بى تو هر روز میشود صد سال با تو صد سال هم کم است عزیز دغدغه های بی مخاطب...ادامه مطلب
ما را در سایت دغدغه های بی مخاطب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dkoorsoo3 بازدید : 18 تاريخ : دوشنبه 18 ارديبهشت 1396 ساعت: 0:25

در پس دیواری از آینه هفت تیرهایمان را به سمت یکدیگر نشانه رفته ایم و منتظر کوچکترین صدایی از پس دیوار  تا تصویرمان را در آینه                    به گلوله ببندیم   آنکه هفت تیرش را                 &nbs دغدغه های بی مخاطب...ادامه مطلب
ما را در سایت دغدغه های بی مخاطب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dkoorsoo3 بازدید : 14 تاريخ : شنبه 26 فروردين 1396 ساعت: 22:48

هر چند که حرف تلخ تو بود عیان دارم به وفاداری چشمت ایمان گر دست تو می راند مرا از ته دل چشم تو چرا اشاره میکرد بمان؟! ------------------------------------------- تا دست تو را گرفتم آن روز به دست چون قطره وجود من به دریا پیوست همواره تو را جسته ام از روز الست همراه توام عزیز، تا دنیا هست ---------------------------------------- در خاطره های من فقط غم بوده است تا بوده در این سرای، ماتم بوده است هر وقت دلم خواسته کاری بکند افسوس که دستهای تو کم بوده است ------------------------------------------- امشب که به دست غم سپردی ما را از خاطرت ای عزیز بردی ما را من غنچه خنده های گرمت بودم با سردی یک حرف فسردی ما را -------------------------------------- تا دست تو جا گرفت در دستانم صد غنچه دمید در کویرستانم از دامن تو دست ندارم از گل تا حق خود از لبان تو نستانم دغدغه های بی مخاطب...ادامه مطلب
ما را در سایت دغدغه های بی مخاطب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dkoorsoo3 بازدید : 38 تاريخ : شنبه 18 دی 1395 ساعت: 5:25

به گمانم آدمها وقتی برای کسی اشک میریزند، کمی از داستان خودشان را هم قاطی اشکهایشان گریه میکنند. وقتی صحنه ای سوزناک میبینند، خودشان را تصور میکنند که میتوانستند در آن موقعیت گرفتار باشند. خبر خودکشی آشنایی، تاریکترین لحظات زندگی گذشته شان را یادشان می اندازد. وقتی با یک تراژدی روبرو میشوند حس میکنند آنقدرها هم در حاشیه امنی نیستند. یک گوشه ای، یک جایی، تحت شرایطی، تا حدی پیوند خورده اند به قربانیان تراژدی.  آن وقت است که آن مرزهای جدایی کمی محوتر میشوند. انگار که پیوند میخوری به چیزی بیرون خودت. مثل نقاشی کودکانه ای که رنگهایش بیرون زده باشد در خطوط بودنت جا نمیشوی. قلبت در قفسه سینه ات نمی گنجد، بغضت راه گلویت را می بندد، نگاهت غرق میشود در سیالیت محیط ... و اشکهایت سرازیر می شوند. دغدغه های بی مخاطب...ادامه مطلب
ما را در سایت دغدغه های بی مخاطب دنبال می کنید

برچسب : اشکان دژاگه,اشکان خطیبی,اشکنه, نویسنده : dkoorsoo3 بازدید : 28 تاريخ : شنبه 18 دی 1395 ساعت: 5:25

هیچ دقت کردین که در قوانین فیزیکی نوعی بایاس و تمایل شدید به سمت نیروهای شر و مخرب وجود داره؟!مثلا درختی رو که 500 سال طول میکشه رشد کنه میشه در 1 دقیقه از ریشه کند! یا یک ساختمان را که دو سال طول کشیده بسازند میتوان در یک چشم بر هم زدن منفجر کرد!فکر کنین چه خوب میشد اگر درختها در یک دقیقه رشد میکردند، ولی بریدنشون هزار سال طول میکشید! چه خوب میشد اگه میتونستیم با یک انفجار یک خونه بسازیم، ولی اگه کسی میخواست خرابش کنه دو سال باید جون میکند! همین ضرب المثل "یک دیوانه سنگی به چاه میاندازد که صد تا عاقل نمیتونن درش بیارن" هم همینو نشون میده! چی میشد اگه صد تا دیوانه به زور یک سنگ رو میتونستن در چاه بیندازن، ولی یه عاقل میتونست بدون زحمت سنگ رو از چاه دربیاره؟! بهتر نبود؟   دغدغه های بی مخاطب...ادامه مطلب
ما را در سایت دغدغه های بی مخاطب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dkoorsoo3 بازدید : 44 تاريخ : شنبه 18 دی 1395 ساعت: 5:25

داشتم فکر میکردم چه خوب میشد اگر یک خبرگزاری تاسیس میشد که فقط خبرهای خوب را منتشر میکرد. اگر جنگی بود نادیده اش میگرفت. اگر دیوانه ای 9 نفر دیگر را میکشت خبرش را فاقد ارزش خبری تشخیص میداد. فقط زوم میکرد روی خبرهای خوب. فقط از اتفاقهای خوب معمول خبر میساخت که 99 درصد زندگی را شامل میشد، نه از اتفاقهای بدی که در 1 درصد از مواقع اتفاق می افتاد.امروز کودکی بعد از 2 ساعت بازی در پارک با پدرش خوشحال به خانه برگشت. امروز ساحل دریا مملو از جمعیت بود. امروز در سوریه کودکی برای مادرش هدیه ای خرید. امروز در عراق پسری عاشق شد. امروز در گرگ و میش غروب مردی زنی را بوسید. دغدغه های بی مخاطب...ادامه مطلب
ما را در سایت دغدغه های بی مخاطب دنبال می کنید

برچسب : خبرگزاری خوبان خبر, نویسنده : dkoorsoo3 بازدید : 30 تاريخ : شنبه 18 دی 1395 ساعت: 5:25

یکی از مشکلات زندگی انسان امروز این است که خصوصیاتی که در طول صدها هزار سال در جریان فرگشت طبیعی تکامل یافته اند با تغییر ناگهانی شیوه زندگی خصوصیاتی به دردنخور، آزاردهنده و مخرب شده اند که گاهی به عنوان بیماری یا اختلال در روانشناسی جدید شناخته میشوند.اختلالهایی مانند وسواس و OCD، و خصوصیاتی مثل خشم و حس مالکیت همگی زمانی در ما شکل گرفته اند که باعث بقای ما میشدند، اما حالا که مشکل بقا حل شده پیشرفت انسان با خصوصیاتی دقیقا برعکس گره خورده. کسی که مرکز خشم مغزش خوب کار میکند بیمار محسوب شده و پزشکان در مغزش به دنبال مرکز "کنترل خشم" میگردند. اما آیا این همان مرکز خشم نیست که خوب کار نمی کند؟؟ دغدغه های بی مخاطب...ادامه مطلب
ما را در سایت دغدغه های بی مخاطب دنبال می کنید

برچسب : فرگشت انسان, نویسنده : dkoorsoo3 بازدید : 50 تاريخ : شنبه 18 دی 1395 ساعت: 5:25

بیماری عشق حاد دارم با تو

تا آینه امتداد دارم با تو

دنیای مرا تو خلق کردی با عشق

پرونده ارتداد دارم با تو

---------

زان روز که در دام قفس افتادم

از وحشت این مصاف پس افتادم

من بچه کوه و دشت بودم، حالا

در پشت مونیتور از نفس افتادم

دغدغه های بی مخاطب...
ما را در سایت دغدغه های بی مخاطب دنبال می کنید

برچسب : رباعی های تازه, نویسنده : dkoorsoo3 بازدید : 34 تاريخ : شنبه 18 دی 1395 ساعت: 5:25